رشد و تکثیر
خداوند تمامی موجودات زنده را برای رشد و نمو خلق کرد. این رشد و تکثیر نه تنها به صورت جسمی، بلکه به صورت روحانی نیز است. در حالی که خدا می خواهد ما رشد را تجربه کنیم، می خواهد که رشد و نمو ما دیگران را نیز شامل شود. خدا می خواهد که ملکوتش رشد و تکثیر کند تا تمامی مردم بتوانند او را بشناسند
وعده
پس خدا انسان را شبیه خود آفرید. ایشان را زن و مرد آفرید. آنها را بركت داد و فرمود: «بارور و كثیر شوید. نسل شما در تمام زمین زندگی كند و آن را تحت تسلّط خود درآورد. من شما را بر ماهیان و پرندگان و تمام حیوانات وحشی میگمارم.
خدا انسان ها را برای انجام چه کاری خلق کرد؟
او چه هدفی داد؟
پس او شنید كه خداوند دوباره به او میگوید: «این غلام تو الیعزر وارث تو نخواهد بود. پسر تو وارث تو خواهد بود.» خداوند او را بیرون برد و فرمود: «به آسمان نگاه كن و بكوش ستارهها را بشماری. فرزندان تو به همین اندازه زیاد خواهند شد.»
خدا به ابراهیم چه وعده ای داد؟
و نسبت به وعدهٔ خدا شک نكرد. بلكه درحالیکه خدا را حمد میگفت، ایمانش او را تقویت مینمود، زیرا اطمینان كامل داشت كه خدا قادر است، مطابق آنچه وعده فرموده است، عمل كند. به این دلیل است كه ایمان ابراهیم «به عنوان نیكی مطلق محسوب شد.» كلمات «محسوب شد» تنها بهخاطر او نوشته نشد، بلكه همچنین برای ما نوشته شد كه باید کاملاً نیک شمرده شویم. ما به خدایی ایمان داریم كه خداوند ما عیسی را پس از مرگ زنده ساخت.
دیگر چه کسی از این وعده بهره می برد؟
چه چیزی می تواند به رشد و تکثیر کمک کند؟
«اگر مطابق اوامر و احکام من رفتار کنید و آنها را بجا آورید، من باران را به موقع خواهم فرستاد تا کشتزار، محصول و درختان، میوه بار آورند. خرمن شما آنقدر زیاد میشود که کوبیدن آن تا فصل چیدن انگور طول خواهد کشید و محصول انگور شما به قدری فراوان میشود که چیدن آن تا زمان کاشتن بذر طول خواهد کشید. خوراک فراوان خواهید داشت و در سرزمین خود در امنیّت زندگی خواهید کرد.
به شما برکت میدهم و فرزندان زیاد عطا میکنم و به قولی که دادهام، وفا میکنم.
و دانهٔ كاشته شده در زمین خوب به کسی میماند، كه پیام را میشنود و آن را میفهمد و صد یا شصت و یا سی برابر ثمر به بار میآورد.»
اگر اولین مشت خمیر تقدیس شده باشد بقیّهٔ آن نیز مقدّس است و اگر ریشهٔ درخت تقدیس شده باشد شاخههایش نیز مقدّس میباشند.
بعد عیسی پنج نان و دو ماهی را گرفت، به آسمان نگاه كرد و خدا را شكر نموده و نانها را پاره كرد و به شاگردان داد تا بین مردم تقسیم كنند. او همچنین آن دو ماهی را میان آنها تقسیم كرد. همه خوردند و سیر شدند و شاگردان، دوازده سبد پر از خُردههای باقی ماندهٔ نان و ماهی جمع كردند. در میان کسانیکه از نانها خوردند، پنج هزار مرد بودند.
آنان هر روز در معبد بزرگ دور هم جمع میشدند و در خانههای خود نان را پاره میکردند و با دلخوشی و صمیمیّت با هم غذا میخوردند. خدا را حمد میکردند و مورد احترام همهٔ مردم بودند و خداوند هر روز كسانی را كه نجات مییافتند، به جمع ایشان میافزود.
چه چیزی می تواند مانع رشد و تکثیر شود؟
«پادشاهی آسمان مانند مردی است كه میخواست سفر كند. پس غلامان خود را خوانده، تمام ثروتش را به آنان سپرد و به هر یک به نسبت تواناییاش چیزی داد به یکی پنج هزار سکّهٔ طلا، به دیگری دو هزار سکّهٔ طلا، و به سومی هزار سکّهٔ طلا و پس از آن به سفر رفت. مردی كه پنج هزار سکّهٔ طلا داشت زود رفت و با آنها تجارت كرد و پنج هزار سکّهٔ طلا سود برد. همچنین آن مردی كه دو هزار سکّهٔ طلا داشت دو هزار سکّهٔ دیگر سود آورد. امّا آن مردی كه هزار سکّهٔ طلا به او داده شده بود رفت و زمین را كَند و پول ارباب خود را پنهان كرد. «بعد از مدّت زیادی ارباب برگشت و با آنها به تصفیه حساب پرداخت. کسیکه پنج هزار سکّهٔ طلا به او داده شده بود آمد و پنج هزار سکّهای را هم كه سود برده بود با خود آورد و گفت: ‘تو این پنج هزار سکّه را به من سپرده بودی، این پنج هزار سکّهٔ دیگر هم سود آن است.’ ارباب گفت: ‘آفرین، ای غلام خوب و امین، تو در امر كوچكی امانت و درستی خود را نشان دادی، من حالا كارهای بزرگ را به تو خواهم سپرد. بیا و در شادی ارباب خود شریک باش.’ آنگاه مردی كه دو هزار سکّهٔ طلا داشت آمد و گفت: ‘تو دو هزار سکّهٔ به من سپردی، این دو هزار سکّهٔ دیگر هم سود آن است.’ ارباب گفت: ‘آفرین، ای غلام خوب و امین تو در كار كوچكی امانت و درستی خود را نشان دادی و حالا كارهای بزرگ را به تو خواهم سپرد. بیا و در شادی ارباب خود شریک باش.’ سپس مردی كه هزار سکّه به او داده شده بود آمد و گفت: ‘ای ارباب، من میدانستم كه تو مرد سختگیری هستی، از جاییکه نکاشتهای درو میکنی و از جاییکه نپاشیدهای جمع مینمایی، پس ترسیدم و رفتم سکّههای تو را در زمین پنهان كردم. بفرما، پول تو اینجاست.’ ارباب گفت: ‘ای غلام بدسرشت و تنبل، تو كه میدانستی من از جاییكه نکاشتهام درو میکنم و از جاییکه نپاشیدهام جمع میکنم، پس به همین دلیل میباید پول مرا به صرّافان میدادی تا وقتی من از سفر بر میگردم آن را با سودش پس بگیرم. سکّهها را از او بگیرید و به آنکسی كه ده هزار سکّه دارد بدهید، زیرا آنکس كه دارد به او بیشتر داده خواهد شد تا به فراوانی داشته باشد و آنکس كه ندارد، حتّی آنچه را هم كه دارد از دست خواهد داد.
چه خصوصیاتی از ابراهیم در متون زیر ذکر شده است که اگر آنها را نداشته باشیم می تواند مانع رشد ما شود؟
ابراهیم ایمان آورد و در آن هنگام که هیچ امیدی نبود او امیدوار گشت و از این رو «پدر ملل بسیار» شد. همانطور كه كتاب خدا میفرماید: «فرزندان تو به این اندازه كثیر خواهند شد.»
ابراهیم تقریباً صد ساله بود، امّا توجّه به وضع بدنی خودش كه تقریباً مرده بود و اینكه سارا نمیتوانست صاحب فرزندی شود، ایمانش را سست نساخت و نسبت به وعدهٔ خدا شک نكرد. بلكه درحالیکه خدا را حمد میگفت، ایمانش او را تقویت مینمود،
بپرسید
رشد و تکثیر برای شما چه معنی دارد؟
کاربرد
چه کاری برای رشد و تکثیر باید انجام دهیم؟
چه کاری می توانید برای دیدن رشد و تکثیر در ملکوت خدا از طریق زندگیتان انجام دهید؟
دعا
خدایا، به من کمک کن رشد کنم! دعا می کنم که هیچ چیز مانع از رشد و تکثیر من نشود. می خواهم طبق برنامه تو و هدفی که برای زندگیم داری زندگی کنم
آیه کلیدی
خداوند او را بیرون برد و فرمود: «به آسمان نگاه كن و بكوش ستارهها را بشماری. فرزندان تو به همین اندازه زیاد خواهند شد.»